شرکت مشاور/دفتر معماری: دفتر داوود بروجنی
همکاران/تیم طراحی: داوود بروجنی، حامد کلاته، علیرضا علمیه، هادی کوهی حبیبی، امیرمحمد عامل، پریا شهبازی
مشاور معماری مدعو: روناک روشن گیلوایی
پرزنتیشن : پریا شهبازی، هادی کوهی حبیبی
سازه: بهروز ارشادیپور
تاسیسات الکتریکی: بهروز ارشادیپور
تاسیسات مکانیکی: بهروز ارشادیپور
تیم اجرا: بهروز ارشادیپور
عکاس: پرهام تقی اف
کارفرما: خصوصی
آدرس پروژه: ایران، آذربایجان غربی، قرهضیاءالدین
مساحت سایت پروژه: 150 متر مربع
مساحت کل ساخته شده: 221 مترمربع
تاریخ شروع و اتمام اجرا: 1401 - ۱۴۰۰
نوع ساختمان: مسکونی تکواحدی
مبانی نظری و روند شکل گیری پروژه:
خانهی رنجدوست در شهر قرهضیاءالدین واقع شده است، که امروزه از یک سو به دلیل افزایش قیمت زمین و از سوی دیگر نیاز اهالی به توسعه فضای زیست خود و فرزندان، میزان قابل توجهی از خانه های تکطبقه این شهر، تخریب و با بناهایی با تعداد طبقات بیشتر جایگزین می گردند.
با توجه به فهممان از بستر طرح به واسطه ی مشاهدات میدانی و به رغمصدور جواز ساخت تعداد طبقات بالا توسط مراجع ذیربط، اغلب مسکن های نوساز بالای دو طبقه در طبقات سوم و چهارم بلااستفاده باقی ماندهاند، با این وجود، افزایش تعداد مسکنهای مرتفع به نوعی در حال دگرگون کردن چهره و مقیاس انسانی شهر می باشد.
با در نظرگیری مسائل مطرحشده و نیاز کارفرما به توسعهی فضایی و فاقد ارزش بودن بنای فعلی، پیشنهاد ما این بود که با حفظ سازه قدیمی بنا میشود فضای زیستی مطلوبی در 2 طبقه پدیدآورد.
ایده طراحی (نوآوریها و مزایای پروژه)
فضای میانی
طول زیاد پروژه و عدم امکان نورگیری مناسب فضای درون خانهی رنجدوست، ما را بر آن داشت از الگوی فضای میانی به عنوان نورگیر و ارتباط دهندهی طبقات جهت افزایش کیفیت زیست ساکنان بهره بگیریم که جایگاه ویژهای در معماری ایران دارد. ردپای چنین فضایی در فرهنگ مناطق شمال غربی ایران و همچنین آذربایجان، فضاهایی با نام ''بونهغی'' می باشد که معمولا عنصری هرمی شکل بوده تا فضاهای بزرگ مرتفعی تشکیلدهد که به عنوان یک فضای چندعملکردی جهت نشیمن، مطبخ، انبار، آغل و ...استفاده می شدند. محدودیت نورگیری خانهی رنجدوست فرصتی جهت نگاه دوباره به این عنصر معماری و توسعه و استفاده از آن به عنوان فضای میانی گشت.
امکانیت فضایی
از دیگر عناصر مورد استفاده در خانهی رنجدوست میتوان به ''پنجرهگاه'' اشاره کرد. در گذشته در خانهها طاقچههایی میدیدیم که در کنار پنجرهها قرار میگرفتند و به نوعی آنها را مکانمند میکردند، اما دیرزمانی است که پنجره به
عنوان واسط میان داخل و خارج به سوراخ هایی جهت تهویه و ورود نور تقلیل یافته و مکانمندی خود را از دست داده است. از دیگر دغدغههای ما شناخت ظرفیتهای بالقوه این عنصر معماری در فراهم کردن امکانهای زیستی متفاوت و توسعه آن بود که منجر به ایجاد پنجرههایی بیرون نشسته چه در نمای رو به کوچهی بنا و چه رو به فضای میانی خانه گشت.
نمای ششم
در بسیاری از ساختمانها میبینیم که جدارههای غیرفعالشان کاملا بیتوجه قرار گرفتهاند و در بعضی موارد حتی موارد فنیشان هم تکمیل نشده، رها شدهاند. این دیوارها تاثیر بهسزایی در نامناسبسازی سیمای شهری نیز دارند.
جداره همسایه غربی را سفالهایی تشکیل میدهند که بسیاری از آنها آسیب دیده و شکستهاند. با توجه به منظره نامناسبی که به واسطهی نورگیرهای فضای میانی به این دیواره وجود داشت، بر آن شدیم که با پرکردن جاهای خالی دیوار با آن تعامل برقرار کنیم. طوری که جاهای خالی را با گلدانهایی پر کردیم و به واسطه سیمهایی که در فضای خالی بین دو همسایه کار کردیم، گلدانها را با سیمها درگیر و امکان رشد این گیاهان بر روی سیمها را فراهم آوردیم، حال آنکه این امکان هست تا این فضای منفی سبز شود و علاوه بر ایجاد تعامل و منظر مناسب از داخل فضای میانی پروژه به زیباسازی سیمای شهری نیز کمک میکند.
سیمها | فضای خالی
توسعه خواست کارفرما مبنی بر عقب نبودن از دو همسایه کناری در طول، ما را بر آن داشت تا در ارتفاع هم آن فضای خالی را در نظر بگیریم. فضایی خالی در بالای پروژه، مابین دو همسایه وجود داشت که میشد آن را دید. سازه قدیمی اما محدودیت ایجاد میکرد. با توجه به پتانسیل سازه، سعی کردیم با سیمهایی فضای مش جلوی ساختمان را با فضای خالی بالای خانه و دیوار همسایه مرتبط کنیم. از گلدانهای روی مش و دیواره همسایه استفاده کرده و امکان رشد آنها بر روی سیمها را فراهم کردیم و در بعضی موارد گلدانهایی معلق بین سیمها آویزان کردیم. روئیتپذیر کردن فضای خالی بالای خانه به واسطه این سیمها و گیاهان و رشد تدریجی آنها میتواند به مرور فضایی منفی را به فضایی سبز و جذاب تبدیل کند.
توسعه فضایی
با توجه به عدم رضایت کارفرما از کیفیت زندگی در بنای قدیمی و نیاز وی به توسعه فضای زیست خود و فرزندان، خواست اولیهی کارفرما تخریب کامل بنا و جایگزینی آن با بنایی مرتفع بود ، طی مذاکرات انجام شده پیشنهاد سازماندهی جدید فضایی در دو طبقه توسط تیم، ارائه و در نهایت مورد توافق قرار گرفت. به دلیل نبود اطلاعات قابل استناد از اسکلت فعلی، امکانسنجی ظرفیت آن جهت الحاق یک طبقهی دیگر توسط کارشناس سازه بررسی گشت و استفاده از سقف سبک شیبدار به عنوان راه حل اجرایی طرح جدید در عین حفظ سازهی قدیمی تشخیص داده شد.
انعطاف پذیری
انقطاع فضای زیستی بین نسلهای مجاور می تواند عاملی برای بیگانگی نسلی به شمار رود. با توجه به زمینهی اجتماعی و فرهنگ همزیستی نسلی در شهر قرهضیاءالدین و تغییرات ابعاد زندگی و نیاز کارفرما ، ایدهی انطباق پذیری طرح در طول زمان جهت زیست فرزندان از موضوعات مورد توجه ما بود. این امر منجر به جداسازی فضاهای خصوصیتر چون اتاقخواب از فضاهای عمومی خانه از طریق دسترسی مجزا به طبقات علاوه بر دسترسی مشترک گشت تا از این طریق قابلیت همجواری نسلی در عین حفظ فضای تطبیقپذیر با توجه به شخصیت های متنوع ساکنین فراهم گردد. این امر باعث شده تا فرزندان برای رفتن به طبقه بالا حق انتخاب داشته باشند و بدون وارد شدن به طبقه همکف بتوانند وارد اتاقخواب خود در طبقه بالا شوند.
حریم - عمق
با توجه به خواست کارفرما مبنی بر عقب نبودن از دو همسایه مجاور در مقایسه با بنای پیشین، بر آن شدیم تا فضایی مرزی در لایه بیرونی طرح ایجاد کنیم. با توجه به موضوع حریم در خانه، لایههای مختلفی را در پروژه ایجاد کردیم. اتاق فرزندان در بیرونی ترین لایه و در مواجهه مستقیم با فضای نیمه شفاف قرار گرفتهاند. در لایه بعدی فضایی میانی قرار دارد که با پلی اتاق فرزندان را به اتاق والدین، درونی ترین لایه طرح متصل میکند.
تحریریه تخصصی و اختصاصی مجله معمار رسانه
منبع مطلب: دفتر داوود بروجنی