شرکت مشاور: استودیو معماری میان مرز
گرافیست: سمانه میشل قشقایی
کارفرما: آقای کریمی
عکاس: مهدی کشتکار
موقعیت پروژه: ایران، فارس، شیراز، خیابان باهنر جنوبی
نوع: مسکونی
مساحت کل ساخته شده: 1350 متر مربع
سال طراحی: زمستان 1401
سال شروع و اتمام ساخت: زمستان 1403
متریال های پروژه: آجر سفید، سنگ گرانیت طوسی
کلامی از معمار اثر: بستر شهری:
موقعیت شهری پروژه در یک بستر نامرغوب و رو به توسعه نامتوازن شهری می باشد. مکانی که شریان اصلی آن را کاربری هایی نظیر انبار قطعات، تعمیرگاه ماشین و ترمینال باربری تشکیل داده و عموم شریان های فرعی شامل خانه های کلنگی کوچک . مقیاس و آپارتمان های تحت سلطه سودای اقتصاد سرمایه داری است که در شمایل کیفی بساز و بفروش خودنمایی میکنند.
بستر محلی:
موقعیت پروژه در مقیاس محلی و کوچه، شامل ساختمان های کلنگی تک طبقه کوچک مقیاس، یک درمانگاه قدیمی و انبار قطعات است که عموم بافت کوچه را توسعه امتداد گونه ی همین ساختار تشکیل میدهد، بعلاوه در چینش دسترسی ها نیز هر چند ملک، یک عقب نشینی ملکی به صورت نیم کوچه ایجاد میشود و بدین گونه، این پروژه نیز سر نبش یکی از همین عقب نشینی ها قرار میگیرد.
و بدین گونه "نبش"، نقش مهمی در ساختار بصری ابژکتیو ساختمان و گذر عابرین برعهده میگیرد که در روند طراحی نیز این مورد موردتوجه قرار دارد.
با بررسی اولیه این تایپولوژیِ محلی، تغییراتی را در ساختار پروژه، از همان ابتدا به جهت نقشه های مورد تایید شهرداری فراهم آوردیم که ساختار عرف را در پلان و نما با تغییر و شکست در زوایا مواجه سازد.
پوشش سبز:
در نمای پروژه، حضور سبز گیاهان را میتوان در تراز معبر کوچه تا بالکن و همچنین "تک درخت" را در نمای "نبش" تاکید شده پروژه شاهد بود، نقش سمبلیک این تراس و طراحی اختصاصی آن تاکیدیست بر حضور و نماد فضای سبز در نما، به مثابه "اقلیم گمشدهای" که در آن محله پر دود و خاکستری برای تزریق نشاط و ارزش گذاری بر فضای سبز شکل گرفته است.
متریال:
متریال نما از دو رنگ خنثی(سنگ گرانیت طوسی و آجر سفید) با تغییر در چند چینش گوناگون ایجاد شده است که سعی کرده خلوص و سادگی خود را در ساختاری موقر به دور از بزک های رایج، با زبانی ساده و جریانی نو در عین سادگی و معاصریت، ایفا کند که البته این ساختار نو، خود عامل اضافه دیگری بر اغتشاش بصری محله تعبیر نشود.
در نمای حیاط که پشت به پشت همسایه میباشد و عملا هیچ اشرافیتی را از سمت عابرین دارا نیست ولی عموما ساختمانها این وجه از نما را در بی کیفیت ترین حد بصری و متریالی در نظر میگیرند. ما خلاف جریان جاری در محله، سعی در استفاده از متریال نمای اصلی با ریخت شناسی قاب بندی کردیم تا همچنان بر ارزش های بصری و متریالی ساختمان تاکید کرده و این جریان در پرداخت شناسی فضاهای مشاع ساختمان نیز استفاده شده تا امتدادی باشد مابین فضای داخل و نمای بیرون.
تحریریه تخصصی و اختصاصی مجله معمار رسانه
منبع: استودیو معماری میان مرز